پدرامپدرام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

پدرام - لبخند زندگی

9 ماهه شد

امروز پسرم ٩ ماهه می شه.شیطون و بازیگوش. مامان بزرگش دیروز می گفت کمک می خواد:(( با پدرام رفتم یک مهد دیدم خودش که خیلی مشتاق بود.حسابی واسه بچه ها ذوق کرد و جیغ زد. حالا دیگه به خوبی ٣ تا پله خونه مامان بزرگ رو بالا می ره . لبه مبل و میز و می گیره و بالا میره.وقتی می بینه ما ایستادیم میاد از پاهات بالا میره. حرفایی که می زنه: نی دا نه با ما گگگگگ که اینه رو بصورت تکرار هم می گه : ما ما ........نه نه خلاصه حسابی سرمون و گرم کرده این گل پسر.
19 مهر 1390

دندون دندونی

٥ شنبه 7 مهر ساعت 8:30 بود از بیرون اومدیم برای پدرام سرلاک درست کردم.شروع کردم به غذا دادن که احساس کردم قاشق به چیزی خورد .دفعه دوم و سوم دقت کردم صدای شیرین خوردن قاشق و دندان پدرام احساس کردم.... وای نمی دونید چه حالی داشتم ..کلی ذوق کردم.یه نیم دندون کوچولو در پایین سمت چپ اینقدر بوسش کردم که نگووو........... مامان فدات شه کوچولوی من ...مبارکت باشه
9 مهر 1390

شیرین کاری ها

پسرم شیطون شده .الان که دیگه لبه های مبل و صندلی میگیره وایمیسه ..بعد هم کلی لق می خوره که دلم میریزه. ی کم میشینه چند ثانیه بعد مثل بستنی وا میره صداهایی مثل :دادادا ماماما ن ن ن ... با فتحه با ..این یکیو ادامه نمی ده:)) گگگگگگگگ ..با فتحه امروز صبحم که بیتا جون و ساقی رفتند آلمان .جاشون خالیه دیشب اینقدر بوست کردن و باهات بازی کردن حد نداشت.دلم براشون تنگ می شه.  
9 مهر 1390

بدون عنوان

سلام پدرام دیگه میتونه به راست و چپ بغلته.2 روز که شصت پاشم می گیره .خیلی شیرین شده با اون سر و صدایی که از خودش در می اره. وقتی می آد بغل من باباشو می خواد و وقتی میره بغل باباش من ، همه حواسش به منه . تازگی ها شیشه که میزاری دهنش ، شصت دستش هم میزاره کنارش.
30 ارديبهشت 1390