پدرامپدرام، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

پدرام - لبخند زندگی

شیرین کاری ها

پسرم شیطون شده .الان که دیگه لبه های مبل و صندلی میگیره وایمیسه ..بعد هم کلی لق می خوره که دلم میریزه. ی کم میشینه چند ثانیه بعد مثل بستنی وا میره صداهایی مثل :دادادا ماماما ن ن ن ... با فتحه با ..این یکیو ادامه نمی ده:)) گگگگگگگگ ..با فتحه امروز صبحم که بیتا جون و ساقی رفتند آلمان .جاشون خالیه دیشب اینقدر بوست کردن و باهات بازی کردن حد نداشت.دلم براشون تنگ می شه.  
9 مهر 1390

بدون عنوان

سلام پدرام دیگه میتونه به راست و چپ بغلته.2 روز که شصت پاشم می گیره .خیلی شیرین شده با اون سر و صدایی که از خودش در می اره. وقتی می آد بغل من باباشو می خواد و وقتی میره بغل باباش من ، همه حواسش به منه . تازگی ها شیشه که میزاری دهنش ، شصت دستش هم میزاره کنارش.
30 ارديبهشت 1390